آمار
وبلاگ: |
||
|
||
Template By: LoxBlog.Com
آباژور طرح خورشید
یاس برای همه
جملات ناب
شکلات تلخ
استقلالی هاش بیان تو
سمت خدا
بسیجیان حوزه 6
خواندنيهامفيدترين وبلاگ
انتظارفرج
گلچین کلیپ مذهبی
نمکدون(طنزوسرگرمي)
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
انتظارسبز
و آدرس
www.nikdin.LoxBlog.com
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
از مدينه تا کربلا همراه با سيدالشهداء امام حسين عليه السلام
فلسفه قيام ابي عبدالله الحسين (عليه السلام) را در سخنان آن حضرت در آغاز حرکت از مدينه و موضع گيري هاي ايشان در برابر حوادثي که در منزلگاه هاي ميان راه روي داده است مي توان يافت .
مدينه
زمان: نيمه دوم ماه رجب سال 60 هجري
حاکم وقت مدينه (وليد بن عتيقه) پس از مرگ معاويه دستور يافت تا از امام حسين (عليه السلام) براي يزيد بيعت بگيرد. حضرت فرمود: «... يزيد فردي است شرابخوار و فاسق که به ناحق خون مي ريزد و اشاعه دهنده فساد است و دستش به خون افراد بي گناه آلوده گرديده و شخصيتي همچون من با چنين مرد فاسدي بيعت نمي کند.»
وقتي مروان بن حکم بيعت با يزيد را از حضرت درخواست کرد امام حسين(عليه السلام) فرمود: اي دشمن خدا! دور شو، من از رسول خدا شنيدم که فرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است اگر معاويه را بر فراز منبر من ديديد او را بکشيد.» و امت او چنين ديدند و عمل نکردند و اينک خداوند آنان را به يزيد فاسق گرفتار کرده است .
امام حسين(عليه السلام) در شب 28 رجب سال 60 هجري همراه با بيشتر خاندان خويش و بعضي ياران، پس از وداع با جدش پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) از مدينه به طرف مکه حرکت کرد.
امام حسين(عليه السلام) هدف خروج از مدينه را در وصيتنامه اش چنين بيان مي کند:
... و جز اين نيست که براي اصلاح در ميان امت جدم خارج شدم. مي خواهم امر به معروف و نهي از منکر کرده و به راه و روش جدم (رسول خدا) و پدرم علي (عليه السلام) رفتار نمايم .
کسي که به سوي خدا دعوت کند عمل نيک انجام دهد و بگويد از مسلمانان هستم، از خدا و رسولش جدا نمي شود ... اگر در نوشتن نامه ات خير مرا آرزو کرده اي، خدا پاداش تو را بدهد.
متن کامل در ادامه مطلب
روزهاي قبل و بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله
بخش اول: رحلت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم )
شیخ مفید و طبرسی روایت کرده اند که چون «حضرت رسول (ص)» از حجه الوداع مراجعت نمود ، بر آن حضرت معلوم شد که رحلت او به عالم بتا نزدیک شده است، پیوسته در میان ایشان خطبه می خواند و ایشان را از فتنه های بعد از خود و مخالفت فرموده های خود حذر می نمود و وصیت می فرمود که ایشان را که دست از سنت و طریقة او بر ندارند و بدعت در دین الهی نکنند و متمسک شوند به عترت و اهل بیت او به اطاعت و نصرت و حراست و متابعت ایشان را برخود لازم دانند و منع می کرد ایشان را از مختلف شدن و مرتد شدن .
مکرر می فرمود که :«ایها الناس من پیش از شما می روم و شما را در کنار «حوض کوثر» دیدار می کنم ، از شما سؤال خواهم کرد که چه کردید با دو چیز گران بزرگ که در میان شما گذاشتم : «کتاب خدا» و «عترت که اهل بیت» منند. نظر کنید که چگونه خلافت من خواهید کرد در این دو چیز. به درستی که خداوند لطیف خبیر مراخبر داده است که این دو چیز از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند ، به درستی که این دو چیز را در میان شما می گذارم و می روم ، پس سبقت مگیرید بر اهل بیت من و پراکنده شوید از ایشان و تقصیر مکنید در حق ایشان که هلاک خواهید شد ، و چیزی تعلیم ایشان مکنید ، به درستی که ایشان داناترند از شما ، چنین می یابم شما را که بعد از من از دین برگردید و کافر شوید و شیشه ها به روی یکدیگر بکشید ، پس ملاقات کنید من با «علی (ع)» را در لشگری همانند سیل در فراوانی و سرعت و شدت ، بدانید که «علی بن ابی طالب» علیه السلام بر ادر و وصی من است و قتال خواهد کرد بر تأویل قران چنانکه قتال کردم بر تنزیل قران ، از این باب سخنان در مجالس متعدد می فرمود . پس «اسامه بن زید» را امیر کرد و لشگری از منافقان و اهل فتنه و غیر ایشان برای او ترتیب داد ، امر کرد او را که با اکثر صحابه بیرون رود به سوی بلاد روم به آن موضعی که پدرش در آنجا شهید شده بود . غرض حضرت از فرستادن این لشگر آن بود که مدینه از اهل فتنه و منافقان خالی شود و کسی با حضرت «امیرالمؤمنین» منازعه نکند تا امر خلافت به آن حضرت مستقر گردد، و مردم را مبالغة بسیار می فرمود در بیرون رفتن و اسامه را به حرب فرستاد و حکم فرمود که در آنجا توقف نماید تا لشکر بر سر او جمع شوند ، و جمعی را مقرر فرمود که مردم را بیرون کنند و ایشان را حذر می فرمود از دیر رفتن .
روزشمار و ماجراهاي دهه اول محرم-ورود امام به کربلا تا پايان عاشورا
شرح اتفاقات و رويدادهاي کربلا از لحظه ورود امام به کربلا و شهادت امام حسين(ع) ويارانش و ماجراهاي بعداز شهادت ايشان تا پايان روزعاشورا - به نقل ازكتاب قصه كربلا – به ضمیمه قصه انتقام نوشته على نظرى منفرد
1-ماجراهاي ورود به کربلا تا روزهفتم
3-روز عاشورا ، تعداد یاران امام (ع) ، حركت سپاه دشمن ، فرمان یورش
4-شهادت اصحاب امام (ع) ، نامهاى شهداى حمله اول ، نامهاى سایر شهدا ، آخرین نماز
6-غربت و تنهایی امام حسین (ع) ، وداع امام (ع) ، مبارزه امام (ع) ، آخرین وداع
7-شهادت سالار شهیدان ، یورش وحشیانه ، تهاجم به خیام ، فرمان قتل ، تعیین قاتل ، آخرین شهید
8-تاریخ شهادت ، غارت خیام ، آتش زدن خیمه ها
دانلود مطالب کامل تمامي لينک هاي بالا در يک فايل ورد حجم فايل150کيلوبايت
نرم افزار عطش جان ( زندگینامه 40 تن از علمای عرفان واخلاق )
آخوندملاعباس تربتی ره، آیت الله انصاری ره ، آیت الله شاه آبادی ره، آیت الله ملکی تبریزی،آیت الله قاضی ره،علامه طباطبائی ره ،شیخ رجبعلی خیاط ره،علامه حسن زاده آملی،ملا آقاجان زنجانی ره ، شیخ حسنعلی نخودکی ره،و ...
برای اجرا شدن نرم افزارباید نرم افزارAcrobat Readerدر سیستمتان نصب شده باشد.حجم18.7مگا بايت
تنها منجی علی است :پیامبر اکرم (ص)
1 ) حب علی ایمان و بغضه نفاق . صحیح مسلم ج1 ص 86 حدیث 131 مستدرک حاکم ج3 ص 126
2 ) علی منی و انا من علی . صحیح بخاری ج5 ص 22 مسند احمد ج4 ص 164 مستدرک حاکم ج3 ص 111
3 ) علی ولی کل مومن بعدی . مسند احمد ج5 ص 25 مستدرک حاکم ج3 ص 111
4 ) علی باب مدینه علمی و ابو ولدی . مستدرک حاکم ج3 ص 126
5 ) علی سید المسلمین و امام المتقین و قائد الغر المحجلین .(رهبر نورانی صورتان) کنتخب کنز العمال (که در حاشیه مسند احمد به چاپ رسیده)ج5 ص 34 مطالب السئول ج2 ص 44
6 ) حضرت رسول اکرم (ص) پیش از رحلتشان ، حضرت علی (ع) را خواست و او را در آغوش گرفت و گریست و به او فرمود :ای علی ! من می دانم که تو را در سینه این قوم ، دشمنی هائی هست که ÷س از من ، آن ها را ظاهر می سازند ، پس اگر با تو بیعت کردند ، بپذیر و اگر نکردند ، شکیبا باش تا مرا در حال مظلومیت ملاقات نمایی. الریاض النظره فی مناقب العشره از طبری (باب فضائل علی بن ابی طالب)
7 ) پیامبر (ص) فرمودند :فردا پرچم را به دست مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند ، مردی شجاع و حمله ور که هرگز فرار نمی کند و خدا قلبش را برای ایمان آزموده است .که ناگهان گردن های اصحاب کشیده شد ولی رسول خدا پرچم را تنها به دست پراقتدار علی سپرد . صحیح بخاری ج4 ص 5 و ص 12 - ج 5 ص 76 و 77 صحیح مسلم ج 4 ص 1872 حدیث 35
8 ) این برادر من ، وصی من ، و جانشین من پس از من است ، پس او را اطاعت کرده و گوش به سخنانش قرار دهید تاریخ طبری ج 2 ص 321 تاریخ ابن اثیر ج 2 ص 63
9 ) انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی . صحیح مسلم ج 4 ص 1870 حدیث 30
10 ) هر که می خواهد چون من زندگی کند و مانند من بمیرد و در همان بهشت جاویدانی که خدایم وعده فرموده ، سکونت گزیند ، پس ولایت علی بن ابی طالب را داشته باشد چرا که او هرگز شما را از هدایت خارج نسازد و به سوی گمراهی رهنمون نگردد . مستدرک حاکم ج 3 ص 128 ج5 ص 24
11 ) پیامبر هرگز در تمام دوران زندگیش ، کسی را بر علی ریاست و فرماندهی نبخشید علی رغم فرماندهی دادن به برخی از اصحاب بر برخی دیگر مانند ریاست دادن عمرو بن عاص بر ابوبکر و عمر در غزوه ذات السلاسل .(سیره حلبیه ، غزوه ذات السلاسل "حاشیه" ص 231 . طبقات ابن سعد)
و ریاست دادن اسمه بن زید بر تام اصحاب ، پس از رحلتش ، و امام علی در هیچ اعزامی نبود مگر اینکه امیر و فرمانده بود تا آنجا که یک بار حضرت رسول دو گروه را اعزام کرد و علی را امیر یک گروه و خالد بن ولید را امیر گروه دیگر و فرمود : اگر دوسپاه متفرق و از یکدیگر جدا شدید ، هریک بر سپاهیان خود فرماندهی کند ولی اگر یکجا جمع شدید ، علی فرمانده کل سپاهیان باشد .
12 ) پیامبر خدا (ص) ، علی (ع) را اختصاص داد به هزار باب از دانش که از هر بابی ، هزار باب دیگر گشوده می شود. منتخب کنز العمال ج 5 ص 43 ینابیع الموده ص 73 و 77 تاریخ دمشق ج2 ص 483
13 ) ای علی ! تو کسی هستی که پس از من ، موارد اختلاف امت را برای آن ها توضیح و تبیین می نمائی . مستدرک حاکم ج 3 ص 122 تاریخ دمشق ج 2 ص 488 کنز العمال ج 11 ص 615 حدیث 32983
جناب شیخ رجبعلی خیاط آیت الله محمد تقی بهجت فومنی
جناب شیخ جعفر مجتهدی جناب حاج محمدرضا الطافی نشاط
جناب شیخ مرتضی زاهد علامه سید محمد حسن میر جهانی
آیت الله سیدعبدالکریم کشمیری آیت الله محمد کوهستانی
علامه سیدمحمدحسین طباطبایی آیت الله سيد رضا بهاءالدينی
آيت الله سيد محمد رضا گلپايگانی آیت الله سيد حسين بروجردی
زندگينامه امام زمان(عج)
ولادت
ولادت حضرت مهدي صاحب الزمان (ع) در شب جمعه ، نيمه شعبان سال 255يا 256 هجري بوده است . پس از اينکه دو قرن و اندي از هجرت پيامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادي (ع) و امام يازدهم حضرت عسکري ( ع ) رسيد ، کم کم در بين فرمانروايان و دستگاه حکومت جبار ، نگراني هايي پديد آمد . علت آن اخبار و احاديثي بود که در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکري (ع) فرزندي تولد خواهد يافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احاديثي که بخصوص از پيغمبر (ص) رسيده بود ، اين مطلب زياد گفته شده و به گوش زمامداران رسيده بود . در اين زمان يعني هنگام تولد حضرت مهدي ( ع ) ، معتصم عباسي ، هشتمين خليفه عباسي ، که حکومتش از سال 218هجري آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسي قرار داد . اين انديشه - که ظهور مصلحي پايه هاي حکومت ستمکاران را متزلزل مي نمايد و بايد از تولد نوزادان جلوگيري کرد ، و حتي مادران بيگناه را کشت ، و يا قابله هايي را پنهاني به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاريخ نظايري دارد .
متن کامل در ادامه مطلب
امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۳۲ هجری در مدینه چشم به جهان گشود.
مادر والاگهرش سوسن یا سلیل، زنی لایق و صاحب فضیلت و در پرورش فرزند نهایت مراقبت را داشت، تا حجت حق را آن چنان که شایسته است پرورش دهد. این زن پرهیزگار در سفری که امام عسکری (ع) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنیا رحلت کرد.
کنیه آن حضرت ابامحمّد بود.
صورت و سیرت امام حسن عسکری (ع)
امام یازدهم صورتی گندمگون و بدنی در حد اعتدال داشت. ابروهای سیاه کمانی، چشمهای درشت و پیشانی گشاده داشت. دندانها درشت و بسیار سفید بود. خالی بر گونه راست داشت. امام حسن عسکری (ع) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی با شکوه و وقار و مفسری کم مانند برای قرآن مجید بود. راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش – در ایام عمر کوتاه خود – روشن کرد.
دوران امامت
به طور کلی دوران عمر ۲۹ ساله امام حسن عسکری (ع) به سه دوره تقسیم میگردد: دوره اول ۱۳ سال است که زندگی آن حضرت در مدینه گذشت.
متن کامل در ادامه مطلب
زندگينامه امام هادي (ع)
تولد امام دهم شيعيان حضرت امام علی النقی (ع ) را نيمه ذيحجه سال 212 هجری قمری نوشته اند . پدر آن حضرت ، امام محمد تقی جوادالائمه (ع ) و مادرش سمانه از زنان درست کردار پاکدامنی بود که دست قدرت الهی او را برای تربيت مقام ولايت و امامت مأمور کرده بود ، و چه نيکو وظيفه مادری را به انجام رسانيد و بدين مأموريت خدايی قيام کرد . نام آن حضرت - علی - کنيه آن امام همام " ابوالحسن " و لقبهای مشهور آن حضرت " هادي " و " نقي " بود . حضرت امام هادی (ع ) پس از پدر بزرگوارش در سن 8 سالگی به مقام امامت رسيد و دوران امامتش 33 سال بود . در اين مدت حضرت علی النقی (ع ) برای نشر احکام اسلام و آموزش و پرورش و شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربيت شاگردان و اصحاب گرانقدر گامهای بلند برداشت . نه تنها تعليم و تعلم و نگاهبانی فرهنگ اسلامی را امام دهم (ع ) در مدينه عهده دار بود ، و لحظه ای از آگاهانيدن مردم و آشنا کردن آنها به حقايق مذهبی نمي آسود ، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه پنهان و آشکار با خليفه ستمگر وقت - يعنی متوکل عباسی - آنی آسايش نداشت .
متن کامل در ادامه مطلب
امام نهم شيعيان حضرت جواد (ع ) در سال 195هجری در مدينه ولادت يافت . نام نامي اش محمد معروف به جواد و تقی است . القاب ديگری مانند : رضی و متقی نيز داشته ، ولی تقی از همه معروفتر مي باشد . مادر گرامي اش سبيکه يا خيزران است که اين دو نام در تاريخ زندگی آن حضرت ثبت است . امام محمد تقی (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود . پس از شهادت جانگداز حضرت رضا عليه السلام در اواخر ماه صفر سال 203ه مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع ) انتقال يافت . مأمون خليفه عباسی که همچون ساير خلفای بنی عباس از پيشرفت معنوی و نفوذ باطنی امامان معصوم و گسترش فضايل آنها در بين مردم هراس داشت ، سعی کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خويش قرار دهد . " از اينجا بود که مأمون نخستين کاری که کرد ، دختر خويش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد ، تا مراقبی دايمی و از درون خانه ، بر امام گمارده باشد . رنجهای دايمی که امام جواد (ع ) از ناحيه اين مأمور خانگی برده است ، در تاريخ معروف است " . از روشهايی که مأمون در مورد حضرت رضا (ع ) به کار مي بست ، تشکيل مجالس بحث و مناظره بود . مأمون و بعد معتصم عباسی مي خواستند از اين راه - به گمان باطل خود - امام (ع ) را در تنگنا قرار دهند . در مورد فرزندش حضرت جواد (ع ) نيز چنين روشی را به کار بستند . به خصوص که در آغاز امامت هنوز سنی از عمر امام جواد (ع ) نگذشته بود .
متن کامل در ادامه مطلب
زندگینامه امام علی بن موسی الرضا عليه السلام
مقدمه :
امام علي بن موسيالرضا عليهالسلام هشتمين امام شيعيان از سلاله پاك رسول خدا و هشتمين جانشين پيامبر مكرم اسلام ميباشند.ايشان در سن 35 سالگي عهدهدار مسئوليت امامت ورهبري شيعيان گرديدند و حيات ايشان مقارن بود با خلافت خلفاي عباسي كه سختيها و رنج بسياري رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ايشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراين نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماييم.
نام ،لقب و كنيه امام :
نام مبارك ايشان علي و كنيه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترين لقب ايشان "رضا" به معناي "خشنودي" ميباشد. امام محمدتقي عليهالسلام امام نهم و فرزند ايشان سبب ناميده شدن آن حضرت به اين لقب را اينگونه نقل ميفرمايند :" خداوند او را رضا لقب نهاد زيرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمين از او خشنود بودهاند و ايشان را براي امامت پسنديده اند و همينطور ( به خاطر خلق و خوي نيكوي امام ) هم دوستان و نزديكان و هم دشمنان از ايشان راضي و خشنود بودند".
يكي از القاب مشهور حضرت " عالم آل محمد " است . اين لقب نشانگر ظهور علم و دانش ايشان ميباشد.جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خويش, بويژه علمای اديان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بيرون آمد دليل کوچکي براين سخن است، که قسمتي از اين مناظرات در بخش " جنبه علمي امام " آمده است. اين توانايي و برتري امام, در تسلط بر علوم يكي از دلايل امامت ايشان ميباشد و با تأمل در سخنان امام در اين مناظرات, كاملاً اين مطلب روشن ميگردد كه اين علوم جز از يك منبع وابسته به الهام و وحي نميتواند سرچشمه گرفته باشد.
متن کامل در ادامه مطلب
متن کامل در ادامه مطلب
نام: جعفر (به معنى نهر جارى پرفايده(
كنيه: ابو عبداللّه
لقب: صادق
نام پدر: حضرت محمد بن على (ع)
نام مادر: معروف به ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر
تاريخ ولادت: يكشنبه 17 ربيع الاول ، سال 83 هجرى
مكان ولادت: مدينه
مدت عمر: 65 سال
علت شهادت: مسموميت
قاتل : منصور دوانيقى (خليفه عباسى)
زمان شهادت: يكشنبه 25 شوال ، سال 148 هجرى
مدفن مطهر: قبرستان بقيع(مدينه(
زندگي امام جعفر صادق (ع(
امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه يا دوشنبه هفدهم ربيع الاول سال 80 هجرى، معروف به سال قحطى، در مدينه ديده به جهان گشود. اما بنا به گفته شيخ مفيد و كلينى، ولادت آن حضرت در سال 83 هجرى اتفاق افتاده است. لكن ابن طلحه روايت نخست را صحيح تر مىداند و ابن خشاب نيز در اين باره گويد: چنان كه ذراع براى ما نقل كرده، روايت نخست، سال 80 هجرى، صحيح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روايتى نيمه ماه رجب سال 148 هجرى روى داده است. با اين حساب مىتوان عمر آن حضرت را 68 يا 65 سال گفت كه از اين مقدار 12 سال و چند روزى و يا 15 سال با جدش امام زين العابدين (ع) معاصر بوده و 19 سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زيسته است كه همين مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار مىآيد و نيز بقيه مدتى است كه سلطنت هشام بن عبد الملك، و خلافت وليد بن يزيد بن عبد الملك و يزيد بن وليد عبد الملك، ملقب به ناقص، ابراهيم بن وليد و مروان بن محمد ادامه داشته است.
متن کامل در ادامه مطلب
زندگينامه امام محمد باقر (ع)
نام مبارك امام پنجم محمد بود .لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است ,بدين جهت كه : درياى دانش را شكافت و اسرار علوم را آشكارا ساخت.القاب ديگرى مانند شاكر و صابر و هادى نيز براى آن حضرت ذكر كردهاند كه هريك بازگوينده صفتى از صفات آن امام بزرگوار بوده است .كنيه امام ابوجعفر بود .مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى ( ع )است .بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اكبر حضرت امام حسن ( ع )و از سوى پدر به امام حسين ( ع ) ميرسيد .پدرش حضرت سيدالساجدين , امام زين العابدين , على بن الحسين ( ع ) است .
تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجرى در مدينه جانگداز كربلا همراه پدر و در كنار جدش حضرت سيدالشهداء كودكى بود كه به چهارمين بهار زندگيش نزديك ميشد .
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95 هجرى كه سال درگذشت امام زين العابدين ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114 ه . يعنى مدت 19 سال و چند ماه ادامه داشته است .
در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفرصادق ( ع ) مسائلى مانند انقراض امويان و بر سر كار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسى و ظهور سرداران و مدعيانى مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانى و ديگران مطرح است , ترجمه كتابهاى فلسفى و مجادلات كلامى در اين دوره پيش ميآيد , و عدهاى از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا ميشوند .
متن کامل در ادامه مطلب
زندگينامه امام سجاد (ع)
نام معصوم ششم علی ( ع ) است . وی فرزند حسين بن علی بن ابيطالب ( ع ) و ملقب به "سجاد" و "زين العابدين " مي باشد . امام سجاد در سال 38هجری در مدينه ولادت يافت . حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بيماری و تب شديد از آن حادثه جان به سلامت برد ، زيرا جهاد از بيمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش - با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت - به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهی اين بود که آن رشته گسيخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، يعنی امامت و ولايت گردد . اين بيماری موقت چند روزی بيش ادامه نيافت و پس از آن حضرت زين العابدين 35سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد . سن شريف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61هجری که بنا به وصيت پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسيد ، به اختلاف روايات در حدود 24 سال نوشته اند . مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور "شهربانو" دختر يزدگرد ساسانی بوده است .
متن کامل در ادامه مطلب
دومين فرزند برومند حضرت علي و در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، که درود خدا بر ايشان باد، در خانه وحي و ولايت چشم به جهان گشود.
چون خبر ولادتش به پيامبر گرامي اسلام (ص ) رسيد، به خانه حضرت علي (ع ) و فاطمه را فرمود تا کودکش را بياورد. اسما او را در پارچه اي سپيد (س ) آمد و اسما پيچيد و خدمت رسول اکرم (ص ) برد، آن گرامي به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت . به روزهاي اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش ، امين وحي الهي ، جبرئيل ، فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اي رسول خدا، اين نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبير) چون علي براي تو بسان هارون که به عربي (حسين ) خوانده مي شود نام بگذار.براي موسي بن عمران است ، جز آن که تو خاتم پيغمبران هستي .
و به اين ترتيب نام پرعظمت "حسين " از جانب پروردگار، براي دومين فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش ، فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندي را براي کشت ، و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موي سر او فرزندش به عنوان عقيقه نقره صدقه داد.
شرح متن در ادامه مطلب
تولد و کودکي
امام حسن (ع ) فرزند امير مؤمنان علی بن ابيطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پيامبر خدا (ص ) است . امام حسن (ع ) در شب نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدينه تولد يافت . وي نخستين پسری بود که خداوند متعال به خانواده علی و فاطمه عنايت کرد. رسول اکرم (ص ) بلا فاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت . سپس برای او بار گوسفندی قربانی کرد، سرش را تراشيد و هموزن موی سرش - که يک درم و چيزی افزون بود - نقره به مستمندان داد. پيامبر (ص ) دستور داد تا سرش را عطر آگين کنند و از آن هنگام آيين عقيقه و صدقه دادن به هموزن موی سر نوزاد سنت شد. اين نوزاد را " حسن " نام داد و اين نام در جاهليت سابقه نداشت . کنيه او را ابومحمد نهاد و اين تنها کنيه اوست . لقب های او سبط، سيد، زکي ، مجتبی است که از همه معروفتر "مجتبي " مي باشد. پيامبر اکرم (ص ) به حسن و برادرش حسين علاقه خاصی داشت و بارها مي فرمود که حسن و حسين فرزندان منند و به پاس همين سخن علی به ساير فرزندان خود مي فرمود : " شما فرزندان من هستيد و حسن و حسين فرزندان پيغمبر خدايند ". امام حسن هفت سال و خرده ای زمان جد بزرگوارش را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پيامبر (ص ) که با رحلت حضرت فاطمه دو ماه يا سه ماه بيشتر فاصله نداشت ، تحت تربيت پدر بزرگوار خود قرار گرفت . امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصيت آن حضرت ، به امامت رسيد و مقام خلافت ظاهری را نيز اشغال کرد، و نزديک به شش ماه به اداره امور مسلمين پرداخت .
متن کامل در ادامه مطلب
بيمارى فاطمه (عليها السلام) و عيادت از او:
سرانجام فاطمه بر اثر شدت ضربات و لطماتي كه به او بر اثر هجوم به خانه اش و وقايع پس از آن وارد گشته بود ، بيمار گشت و در بستر بيماري افتاد. گاه به زحمت از بستر بر مي خاست و كارهاي خانه را انجام مي داد و گاه به سختي و با همراهي اطفال كوچكش ، خود را كنار تربت پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) مي رساند و يا كنار مزار حمزه عموي پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) و ديگر شهداي احد حاضر مي گشت و غم و اندوه خود را بازگو مي نمود.
در همين ايام بود كه روزي زنان مهاجر و انصار كه از بيماري او اگاهي يافته بودند ، جهت عيادت به ديدارش آمدند. فاطمه (عليها السلام) در اين ديدار بار ديگر اعتراض و نارضايتي خويش را از اقدام گروهي كه خلافت را به نا حق از آن خويش نموده بودند ، اعلام نمود و از آنان و عده اي كه در مقابل آن سكوت نموده بودند ، به علت عدم انجام وظيفه الهي و ناديده گرفتن فرمان نبوي درباره وصايت امام علي (عليه السلام) انتقاد كرد و نسبت به عواقب اين اقدام و خروج اسلام از مجراي صحيح خود به آنان هشدار داد . همچنين بركاتي را كه در اثر عمل به تكليف الهي و اطاعت از جانشين پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد ، خاطر نشان نمود.
متن کامل در ادامه مطلب
زندگینامه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
حضرت فاطمه (عليها السلام) در نزد مسلمانان برترين و والامقام ترين بانوى جهان در تمام قرون و اعصار مى باشد. اين عقيده بر گرفته از مضامين احاديث نبوي است. اين طايفه از احاديث ، اگر چه از لحاظ لفظي داراي تفاوت هستند ، اما داراي مضموني واحد مي باشند. در يكي از اين گفتار ها ( كه البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شيعه و سني است) ، رسول اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) مي فرمايند: "فاطمه سرور زنان جهانيان است". اگر چه بنابر نص آيه شريفه قرآن ، حضرت مريم برگزيده زنان جهانيان معرفي گرديده و در نزد مسلمانان داراي مقامي بلند و عفت و پاكدامني مثال زدني مي باشد و از زنان برتر جهان معرفي گشته است، اما او برگزيده ي زنان عصر خويش بوده است. ولي علو مقام حضرت زهرا (عليها السلام) تنها محدود به عصر حيات آن بزرگوار نمي باشد و در تمامي اعصار جريان دارد . لذا است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه واله وسلم) دركلامي ديگر صراحتاً فاطمه (عليها السلام) را سرور زنان اولين و آخرين ذكر مي نمايند. اما نكته اي ديگر نيز در اين دو حديث نبوي و احاديث مشابه دريافت مي شود و آن اينست که اگر فاطمه (عليها السلام) برترين بانوي جهانيان است و در بين زنان از هر جهت ، كسي داراي مقامي والاتر از او نيست ، پس شناخت سراسر زندگاني و تمامي لحظات حيات او ، از ارزش فوق العاده برخوردار مي باشد. چرا كه آدمي با دقت و تأمل در آن مي تواند به عالي ترين رتبه هاي روحاني نائل گردد. از سوي ديگر با مراجعه به قرآن كريم درمي يابيم كه آيات متعددي در بيان شأن و مقام حضرتش نازل گرديده است كه از آن جمله مي توان به آيه ي تطهير، آيه مباهله ، آيات آغازين سوره دهر، سوره كوثر ، آيه اعطاي حق ذي القربي و ... اشاره نمود كه خود تأكيدي بر مقام عميق آن حضرت در نزد خداوند است. اين آيات بال تکيه بر توفيق الهي ، در مقالات ديگر مورد بررسي قرار خواهد گرفت. ما دراين قسمت به طور مختصر و با رعايت اختصار ، به مطالعه شخصيت و زندگاني آن بزرگوار خواهيم پرداخت.
متن کامل در ادامه مطلب
مقدمه
کيفيت ولادت
حضرت علی ( ع ) نخستين فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دوفرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مي باشد . خاندان هاشمی از لحاخ فضائل اخلاقی و صفات عاليه انسانی در قبيله قريش و اين طايفه در طوايف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت وبسياری از فضايل ديگر اختصاص به بني هاشم داشته است . يک از اين فضيلتها در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت علی ( ع )موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار کعبه نزديک ساخت و چنين گفت : " خداوندا ! به تو و پيامبران و کتابهايی که از طرف تو نازل شده اند و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام کسی که اين خانه را ساخت ، و به حق
" کودکی که در رحم من است ، تولد اين کودک را بر من آسان فرما ! لحظه ای نگذشت که ديوار جنوب شرقی کعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شکافته شد . فاطمه وارد کعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مکان گيتی مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سي ام عام الفيل فاطمه را به دنيا آورد . دختر اسد از همان شکاف ديوار که دوباره گشوده شده بود بيرون آمد و گفت :" پيامی از غيب شنيدم که نامش را " علی " بگذار . "
متن کامل را درادامه مطلب ببينيد
بخش دوم زندگينامه پيامبر(ص)
جنگهاوغزوات پيامبر(ص)
دشمن کينه توز ديرين اسلام يعنی کفار مکه ، در صدد بودند، به هر صورتی امکان دارد - جامعه نو پای اسلامی را با شکست مواجه کنند - بدين جهت به جنگهايی دست زدند. پيامبر اکرم (ص ) نيز برای دفاع دستور آمادگی مسلمانان را صادر فرمود. بنابراين در مدينه از آغاز گسترش اسلام جنگهايی اتفاق افتاده است که به اختصار از آنها ياد مي کنيم . اين نکته را هم بايد بياد داشت که : جنگهايی که رسول اکرم (ص ) شخصا در آن شرکت فرموده است ، "غزوه " و بقيه جنگهايی را که در زمان پيامبر (ص ) واقع شده ، "سريه " مي نامند.
غزوه بدر
در سال دوم هجرت جنگ بدر پيش آمد. در اين جنگ نابرابر تعداد لشکر دشمن 950نفر بود، با آمادگی رزمي ، اما عده مسلمانان فقط 313نفر بود. مسلمانان با نيروی ايمان و با فداکاری کامل جنگيدند و در مدتی کوتاه دشمنان خود را شکست دادند. کفار با 70کشته و 70اسير و بر جای گذاشتن غنائم جنگی بسيار فرار کردند. و دشمن سرسخت اسلام ابو جهل نيز در جنگ کشته شد. اين پيروزی سر فصل پيروزيهای ديگر شد.
تغييرقبله
در همين سال از سوی خداوند متعال ، دستور آمد مسلمانان از سوی "بيت المقدس " بسوی "کعبه " نماز بگزارند. علت اين امر آن بود که ، يهوديان نداشتن قبله ديگری را برای اسلام دين کامل ، نقص شمردند و به جهانی بودن اسلام باور نداشتند. مسجد ذو قبلتين (دارای دو قبله ) يادگار آن واقعه مهم است .
متن کامل را درادامه مطلب ببينيد
تولد و کودکي
بيش از هزار و چهار صد سال پيش در روز 17 ربيع الاول ( برابر 25آوريل 570 ميلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر يثرب ( مدينه ) چشم از جهان فروبست و به ديدار کودکش ( محمد ) نايل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد " آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه " آمنه " پسر عزيزش ، محمد را به دايه ای به نام حليمه سپرد تا در بيابان گسترده و پاک و دور از آلودگيهای شهر پرورش يابد . " حليمه " زن پاک سرشت مهربان به اين کودک نازنين که قدمش در آن قبيله مايه خير و برکت و افزونی شده بود ، دلبستگی زيادی پيدا کرده بود و لحظه ای از پرستاری او غفلت نمي کرد. کسی نمي دانست اين کودک يتيم که دايه های ديگر از گرفتنش پرهيز داشتند ، روزی و روزگاری پيامبر رحمت خواهد شد و نام بلندش تا پايان روزگار با عظمت و بزرگی بر زبان ميليونها نفر مسلمان جهان و بر مأذنه ها با صدای بلند برده خواهد شد ، و مايه افتخار جهان و جهانيان خواهد بود . " حليمه " بر اثر علاقه و اصرار مادرش ، آمنه ، محمد را که به سن پنج سالگی رسيده بود به مکه باز گردانيد . دو سال بعد که " آمنه " برای ديدار پدر و مادر و آرامگاه شوهرش عبد الله به مدينه رفت ، فرزند دلبندش را نيز همراه برد . پس از يک ماه ، آمنه با کودکش به مکه برگشت ، اما دربين راه ، در محلی بنام " ابواء " جان به جان آفرين تسليم کرد ، و محمد در سن شش سالگی از پدر و مادر هر دو يتيم شد و رنج يتيمی در روح و جان لطيفش دو چندان اثر کرد . سپس زنی به نام ام ايمن اين کودک يتيم ، اين نوگل پژمرده باغ زندگی را همراه خود به مکه برد .
متن کامل را درادامه مطلب ببينيد